تقریباً 3 سال پیش این جریان رو شنیدم بودم...اما به عمق فاجعه پی نبرده بودم تا چن روز پیش که روی درخت میوه داشتم به این جریان و تأثیر مثبت اون فکر می کردم.
این جریان رو از بچه های حسابداری مون شنیدم که استادشون براشون تعریف کرده بود، استادشون میگفت:
سر کلاس نشسته بودیم و داشتیم به حرف های استاد درباره نظام اقتصادی صحبت میکرد... میگفت در اقتصاد وقتی یک کالا زیاد بشه به همون نسبت قیمتش بیشتر میشه و وقتی یک کالا کم بشه در بازار به همون نسبت کاهش قیمت داریم.
مات و مبهوت همدیگرو نگاه میکردیم و میگفتیم چی میگه؟ حالش خوش نیستا انگار؟!!
یهو یکی برگشت گفت: استاد ببخشید حواستون نبود اشتباه گفتید تناسب عرضه و کالا در بازار نسبتی عکسه نه مستقیم.
استاد هم بی انصافی نکردو صاف گذاشت تو کاسه ش: من دارم درباره نظام اقتصادی صحیح جهانی حرف میزنم نه نظام اقتصادی ایران!
...
من این داستان رو از دوستم شنیدم و چندان متوجه جریان نشدم... تا اینکه اون روز بالای درخت میوه درباره این فکر میکردم که چه میوه های خوبی امسال برداشت کردیم ... میشد چن تا از این درختا داشتیم و محصولش رو میدادیم برای فروش...یهو داستان یادم اومد
اینجارو داشته باشید که چقدر با نظام اقتصادی صحیح فاصله داریم:
در نظام صحیح نسبت عرضه و کالا یک نسبت مستقیم هست درست؟
پس برای مثال یک کشاورز یا یک کارخانه ی تولیدی رو در نظر بگیرید...
برای اینکه سود بیشتری عایدت بشه باید محصول بیشتری تولید کنی... برای تولید بیشتر نیاز به صرف انرژی بیشتری هست... و به تنهایی از پس ماجرا بر نمی آی... پس مجبور به استخدام نیروی کاری بیشتری میشی... پس کشوری که بیشتر تولید کنه نیروی کاری بیشتری نیاز داره و قطعا میزان بیکاری در اونجا خیلی خیلی کمتره... وقتی بیکاری کمتر باشه انحرافات فردی و اجتماعی به نسبت کم میشه چون دیگه افراد از سر بیکاری دست به انجام کارهای ناهنجار نمی زنن... وقتی این رعایت هنجار اجتماعی و فرهنگی رو داشته باشیم امنیت بیشتر میشه وقتی امنیت رو داشته باشیم می تونیم روی صنعت توریست هم حساب باز کنیم... وقتی توریست رو داشته باشیم محصولات صنعتی و سنتی بیشتر رونق میگیرن ... و نیاز بازار در روی رقابت بروی کیفیت و کمیت بالا میگیره و هرکی تلاش میکنه خودشو ارتقا بده... این روال فقط یک نمونه ی کوچک از دور تسلسل نظام اقتصادی صحیح بود... خودتون میتونید حسابی تعمیم بدید به مسایلی بیشتر و جزیی تر
اما نظام اقتصادی ایران رو در این قسمت داشته باشید.
میخوای سود بیشتری عایدت بشه؟ خوب باید کاری کنی تا محصولت تو بازار کم باشه تا بتونی با قیمت خوب بفرویششون... پس مجبوری وسایل کمتری تولید کنی... یا نه مجبوری انبار کنی...انبار هم برابر با احتکاره... به هر حال چون انبارداری برای اکثر محصولات تولیدی یعنی ضرر پس سعی در کم کردن هزینه ها میکنی... در نتیجه نیروهای کاری اضافی میرن بیرون...به قول خودشون تعدیل نیرو... این تعدیل نیرو برابر با خود تعطیلی
بیکار زیاد... اقتصاد در حال رکود... تورم شدید... درآمد برای اکثر اقشار کم... پس مجبور میشن به اموال هم شیبخون بزنن :) جداً که خیلی خنده داره...
دیگه بیشتر از این ادامه نمیدم... فقط حواستون بود دیگه؟ درد مارو می بینید؟
اینم از اقتصادی سازنده... اقتصادی پویا و پایا :)
:: موضوعات مرتبط:
درد شخصی (ناپخته گفته ها) ,
,
:: برچسبها:
اقتصاد ,
داستان ,
داستان اقتصادی ,
نظام اقتصادی ,
نظام اقتصادی صحیح ,
نظام صحیح جهانی ,
نظام اقتصادی ایران ,
نظام غلط ,
نظام اقتصادی غلط ,
Economic ,
Economic Development ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1